من خدایی دارم که همین نزدیکی است ...
در سایه هایی قرمز شناور می شوم
می خندم به عشق فنا شده ی زمینی مان...قاه قاه
معنی ِ اشک ... کبودی، درد رامی دانم
بغض سنگین خاطره را، از نزدیک لمس کرده ام
من در این تاریکی، دور از همه...خدا را می خوانم
خدا را که صدا می زنم...همه ی ذره ها آرام می شود...
یک اتاق،اندکی نور،... من خدا را دارم
موضوعات مرتبط: شعر عاشقانه ، ،
برچسبها: من خــدا را دارم , خدای عشق , اتاق , نور , سکوت , امتداد , محور مختصات , سیاست مدار , حوزه علمیه , برج میلاد , قصر شیرین , تخت جمشید ,
به دنبال خدا نگرد .....
خدا در بیابان های خالی از انسان نیست ......
خدا در جاده های تنهای بی انتها نیست .....
خدا در مسیری که به تنهایی آن را سپری می کنی نیست ....
خدا آنجا نیست ....
خدا در نگاه منتظر کسی است که به دنبال خبری از توست.
در قلبی ست که برای تو می تپد ....
خدا در لبخندی است که با نگاه مهربان تو جانی دوباره می گیرد ...
خدا آنجاست .......
در جمع عزیزترین هایت است ...
خدا در دستی است که به یاری می گیری ...
در قلبی است که شاد می کنی،
در لبخندی است که به لب می نشانی .........
خدا در دیر و بتکده و مسجد نیست ....
لابلای کتاب های کهنه نیست ....
خدا در عطر خوش نان است ،
آنجاست که زندگی می کنی و زندگی می بخشی
خدا در جشن و سروریست که به پا می کنی ...
آنجاست که عهد می بندی و عمل می کنی ....
خدا را در کوچه پس کوچه های درویشی و دوری از انسانها نگرد ...
آنجا نیست ....
او جایی است که همه شادند،
جایی است که قلب های شکسته ای نمانده ...
خدا را در غم جستجو نکن،
در کنج خاک گرفته آنچه که سال ها
روایت کرده اند،
نگرد ...
آنجا نیست ...
خدا را جای دگر باید جستجو کنی ....
جوانمردهایی که با پای پیاده میروند
به جستجوی خدا او را نخواهند یافت ...
خدا نزدیکتر از آنست که فکر می کنیم
اینجا ....
برچسبها: دنبال خدا نگرد , خدا کجاست , خدای عشق , جستجوی خدا , خدای عشق , ,
كودکي با پاهاي برهنه بر روي برفها ايستاده بود و به ويترين فروشگاهي نگاه مي کرد زني در حال عبور او را ديد . او را به داخل فروشگاه برد و برايش لباس و کفش خريد و گفت: مواظب خودت باش کودک پرسيد: ببخشيد خانم شما خدا هستيد؟ زن لبخند زد و پاسخ داد:نه "من فقط يکي از بنده هاي خدا هستم " کودک گفت:مي دانستم" با او نسبت داريد "
برچسبها: خدای عشق , داستان , حکایت زیبا , زیباترین وبلاگ , عاشقانه , داستان جالب ,
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 36 صفحه بعد